اتحاد ملل تحت ستم در ایران: مسیر به سوی آزادی و دمکراسی
در سالهای اخیر، شاهد تشدید و تعمیق همبستگی میان ملل تحت ستم در ایران بودهایم. این همبستگی نه تنها به مثابه نیروی مقاومتی علیه رژیم جمهوری اسلامی عمل میکند، بلکه به عنوان نقطه امیدی برای آیندهای دمکراتیک و آزاد نیز مطرح شده است. مبارزین احوازی با فراخوانی از ملت عرب احوازی و دیگر ملل مانند بلوچ، ترک، قشقائي و کرد برای قیام و سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی، بر اهمیت این اتحاد تأکید میورزند.
مبارزین احوازی با دعوت از ملت عرب احوازی و دیگر ملل تحت ستم در ایران، خواستار قیام علیه رژیم جمهوری اسلامی شدهاند. این درخواست نمایانگر درک عمیق از نقش محوری اتحاد و همبستگی در نیل به آزادی و دمکراسی است. رژیم جمهوری اسلامی با اعمال سیاستهای سرکوبگرانه و تبعیضآمیز، مانع جدی در مسیر تحقق حقوق بشر و ارزشهای دمکراتیک در ایران شده است. این سیاستها شامل سرکوبهای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی است که به منظور تضعیف و کنترل این ملل به کار گرفته میشود.
اتحاد بین ملل تحت ستم تأثیرات عمیقی بر مسیر مبارزات آنان دارد. این اتحاد موجب تقویت قدرت و افزایش تأثیرگذاری مبارزات میشود و همچنین امکان جلب توجه و حمایت بینالمللی را فراهم میآورد. رژیم جمهوری اسلامی از این اتحاد به شدت هراس دارد و تمام تلاش خود را برای جلوگیری از آن به کار میگیرد. با این حال، ملل تحت ستم در ایران به سطحی از آگاهی و بیداری سیاسی رسیدهاند که این اتحاد پایدار را ممکن ساخته است.
این اتحاد بر پایهی احترام متقابل به تفاوتها و حقوق یکدیگر استوار است. چنین اتحادی نه تنها نیروی جمعی ملل تحت ستم را تقویت میکند، بلکه به آنان این امکان را میدهد که با همافزایی توانمندیها و تجربیات، راهبردهای مؤثرتری برای مبارزه ارائه دهند. این همبستگی، هم از منظر روانشناختی و هم از منظر سیاسی، به افزایش روحیه و امید در میان مبارزان کمک میکند و نشان میدهد که این ملل در مسیر مشترکی به سوی هدفی والا گام برمیدارند.
شعارهایی که مبارزین احوازی بر دیوارها مینویسند، در بلوچستان، آذربایجان و کردستان نیز مشاهده میشود. شعارهایی مانند “احواز زنده باد”، “بلوچستان زنده باد کردستان”، و “آذربایجان زنده باد” نشاندهندهی همبستگی و حمایت متقابل بین این ملل است. این همبستگی نه تنها نشاندهندهی ارادهی مشترک برای مقابله با رژیم است، بلکه نمادی از امید و اتحاد برای رسیدن به آیندهای بهتر میباشد.
همبستگی ملل تحت ستم در تظاهراتها و تجمعات نیز به وضوح قابل مشاهده است. حضور فعال مبارزان از ملل مختلف در تظاهراتهای یکدیگر و حمایتهای متقابل، به وضوح نشاندهندهی وجود یک شبکهی منسجم از مقاومت در برابر رژیم است. این حمایتها نه تنها به صورت حضوری، بلکه از طریق شبکههای اجتماعی و رسانههای بینالمللی نیز گسترش یافته و با به اشتراک گذاشتن تجربیات و داستانهای مبارزه، به ایجاد یک حس مشترک از هدف و مسیر کمک کرده است.
سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی به عنوان یک اولویت استراتژیک برای رسیدن به دمکراسی و آزادی مطرح است. این رژیم با سیاستهای سرکوبگرانه و محدودکننده، مانع اصلی در مسیر تحقق حقوق بشر و دمکراسی در ایران است. اتحاد ملل تحت ستم و تلاشهای مشترک آنها میتواند به سرنگونی این رژیم و برقراری یک نظام دمکراتیک و عادلانه منجر شود.
رژیم جمهوری اسلامی با استفاده از روشهای مختلف سرکوب، از جمله زندان، شکنجه و اعدام، تلاش میکند تا صدای اعتراضات را خاموش کند. با این حال، ملل تحت ستم با اتحاد و همبستگی خود، نشان دادهاند که قادر به مقابله با این سرکوبها هستند. مبارزات آنها نه تنها در داخل ایران، بلکه در سطح بینالمللی نیز شناخته شده و مورد حمایت قرار گرفته است. این حمایت بینالمللی میتواند به افزایش فشار بر رژیم جمهوری اسلامی و تسریع در روند سرنگونی آن کمک کند.
یکی از اصول اساسی که باید در این مبارزه مورد توجه قرار گیرد، حق تعیین سرنوشت ملل تحت ستم است. هر ملت باید حق داشته باشد که در مورد سرنوشت و آینده خود تصمیمگیری کند. این حق یکی از اصول بنیادین حقوق بشر و دمکراسی است و بدون تحقق آن، آزادی و عدالت واقعی امکانپذیر نخواهد بود. حق تعیین سرنوشت، به ملل تحت ستم این امکان را میدهد که بدون دخالت خارجی و با توجه به خواستهها و نیازهای خود، مسیر آیندهشان را انتخاب کنند.
حق تعیین سرنوشت به معنای آزادی در انتخاب نوع حکومت، زبان، فرهنگ و اقتصاد خود است. این حق باید به صورت کامل و بدون هیچ محدودیتی به ملل تحت ستم اعطا شود. با تحقق این حقوق، ملل میتوانند به صورت آزادانه و بدون ترس از سرکوب، آیندهای روشن و دمکراتیک برای خود و نسلهای آینده بسازند.