الرئيسيةالبرنامج السياسيارزیابی سالی که گذشت و آینده ملت ها در فردای ایران. سعید...

ارزیابی سالی که گذشت و آینده ملت ها در فردای ایران. سعید حمیدان

دوستان همرزم، خانم ها و آقایان محترم
ما امروز در اینجا جمع شده ایم تا اولین سالگرد قیام انقلابی 1401 که به انقلاب ژینا معروف گشت را، گرامی بداریم، ارزیابی کنیم و دیدگاه هامان نسبت به آینده را عرضه کنیم.
در طول این چند دهه ما شاهد قیام ها و اعتراضات بسیاری بوده ایم، در این بین تعدادی از این قیام ها سرفصلی بودند. بدین معنی که یک مرحله ای از قیام ها را چه در شکل و چه محتوی تمام کرده و گام به مرحله بالاتری گذاشتند. گویی همه این مراحل در بطن خود پدیده ای را در حال تکوین است که در آن “انقلاب” به مفهوم واقعی زائیده شود.
در این قیام های سرفصلی، مانع اصلی هرگونه تحولی در پیشرفت قیام ها و به سرانجام رساندن آن، دیدگاه و خط مشی اصلاح طلبی بود. دیدگاهی که مخالف سرنگونی است و در خط مشی دست سرکوب گر را باز و دست نیروی قیام کننده را می بست .
اگر به قیام ها نگاهی کرده باشیم می بینیم که قیام ها در سه زمینه اساسی و به موازات هم رشد کردند و هر کدام بازتاب دهنده اهداف و خواسته های اساسی جامعه متکثر و متنوع ایران بوده اند. این سه زمینه هم در خاستگاه و هم در شعار به نوعی در سه جنبش اصلی محرومان که اساسا طبقاتی است، جنبش ملی – هویتی که ناظر بر مبارزات ملت های غیر فارس است و جنبش آزادی های فردی که زنان، جوانان و دانشجویان در آن نقش محوری دارند، متمرکز شده اند.
جنبش محرومان خصلت سراسری دارد و به همین دلیل به سرعت همه اقشار و طبقات و هویت ها را در درون خود جمع می کند و به سرعت رادیکال می شد. اما هنوز سازمان یافته نیست و به همین دلیل همانگونه که بسرعت و بشکل انفجاری شکل می گیرد، با همان سرعت در اولین برخورد با سرکوب پس می رود .
جنبش های هویتی بدلیل خصلت منطقه ای که داشتند، در جغرافیای معین خود محصور ماندند و به همین دلیل نه فقط به سرعت و با بی رحمی کامل سرکوب می شدند، بلکه در بسیاری موارد به عزلت بیش از پیش خود منجر شدند.
و جنبش های آزادی های فردی با اینکه در ماهیت خصلت سراسری دارند اما بدلیل انتخاب شعارهایی که نمایندگی قشر محدودی از طبقات و اقشار را می کرد نتوانست یک پلاتفرم جامع به قیام کننده عرضه کند .
در ۲۲ شهریور ۱۴۰۱ ژینا امینی دختر ۲۲ سالهٔ کرد توسط گشت ارشاد بازداشت و بر اثر ضرب ‌و شتم به قتل رسید. انتشار این خبر، انفجاری در سراسر ایران بوجود آورد و قیامی سراسری را شکل داد که در آن زنان نیروی محوری و محرک بودند و مساله حقوق زنان در آن نقش محوری پیدا کرد. و به همین دلیل زنان، جوانان و دانشجویان در خط مقدم این قیام سراسری قرار گرفتند. این قیام بیش از 4 ماه ادامه پیدا کرد. خصلت دمکراتیک و آزادی خواهانه این قیام، توانست همبستگی جهانی خوبی را بخود جلب کند.
قیام انقلابی ژینا که به جنبش زن، زندگی، آزادی، شهرت یافت، نمی تواند فقط محصول یک حادثه و یک اتفاق باشد. قیام ژینا محصول تراکم اعتراضات و قیام های متوالی بیش از 4 دهه حاکمیت جمهوری اسلامی ایران است و یک خط سیری را طی کرد و در آن عناصری را ساخت، حذف کرد، پالایش نمود و به نقطه ای که ما امروز در آن هسیتم، رساند .
در این قیام یک مساله اساسی از جنبش بطور کامل حل شد و در اعماق جامعه نفوذ کرد و آن “سرنگونی تمامیت” این رژیم است و خط بطلان بر هرگونه راه حل میانه در میان خود اپوزسیون که تحت عناوینی همچون “گذار و عبور”مطرح می شد، کشید .
این قیام همچنین نشان داد که مردم قیام کننده اراده مقابله با نیروی سرکوب را دارند هرچند توان آن را که نیاز به سازمان یافتگی است را هنوز کسب نکرده اند.
در قیام 1401 برای اولین بار شاهد پیوند جنبش منطقه ای با جنبش سراسری تحت یک شعار بودیم. شرکت فعال جنبش ملیتی – هویتی که در بعضی از مناطق نقش رهبری را داشت، شکستی بود برای نیروهای فاشیست ایرانشهری که در تمامی سالها در تلاش بودند تا مبارزات این ملت ها را به حاشیه برده و یا مصادره کنند‌.
علاوه بر این در این قیام برای اولین بار ضرورت آلترناتیو با مشخصه سراسری بودن آن مطرح شد و در دستور کار قرار گرفت. دو آلترناتیو به موازات هم شروع به یارگیری کردند. یک آلترناتیو راست و ارتجاعی که فقط در صدد رسیدن به حاکمیت است و به نظام دیکتاتوری سابق می اندیشد و اساسا در تضاد با منافع ملت های غیر فارس حرکت می کند و طبقه محروم در آن جایی ندارد، و یک آلترناتیو مترقی و دمکرات که در آن ملت های غیر فارس یکی از پایه های اصلی و تشکیل دهنده آن است که در آن نظام دمکراتیک و فدرالی را مد نظر دارد.
این دو آلترناتیو در خط مشی نیز با هم در تضاد هستند. بدیل راست برای رسیدن به قدرت، چشم به اصلاح طلبان و نیروی سرکوبگر سپاه دارد و بدیل مترقی راه اصلی را قیام سازمان یافته که در آن ماشین سرکوب باید منهدم شود و قیام در نهایت باید به تسخیر قدرت بیانجامد را عرضه می کند .
حال می خواهیم از قیام ژینا درس هایی بگیریم که برای قیام آینده خودمان را آماده تر کنیم. وقتی از دروس یک قیام صحبت می کنیم یعنی اینکه قیام چه ضعف ها و کمبودهایی داشت که می بایست در قیام های بعدی آن را رفع نمود. من در اینجا به طور اختصار به آنها اشاره می کنم و صحبت هایم را تمام می کنم.
قیام برای اینکه به نتیجه برسد باید سمت و سوی سرنگونی داشته باشد و مطالب جزئی فقط باید در همین راستا باشند تا رژیم را با جذب اقشار مختلف منزوی کند .
برای اینکه قیام منجر به سرنگونی شود باید سراسری باشد و برای اینکه سراسری باشد باید سازمان یافته باشد. برای اینکه سازمان یافته وسراسری شود باید سه جنبش اساسی در متن آن باشند. و برای اینکه این سه جنبش در متن قیام حاضر و فعال باشند باید ستاد رهبری متشکل از این سه جنبش شكل بگیرد تا هم در خط مشی بتواند استراتژی سرنگونی و مقابله با سرکوب را رهبری و هدایت کند و هم در برنامه سیاسی و انتقالی مطالب و خواسته های این سه جنبش را در بر بگیرد. ما به قیام سراسری سازمان یافته اعتقاد داریم که وقتی شکل گرفت بتواند با سازمان یافتگی و رهبری متحد در مقابل سرکوب مقاومت کند و در مسیر تسخیر قدرت حرکت کند. آنچه در قیام های قبلی نبود و می توانیم برای قیام های بعدی آن را در سرلوحه کار ووظائف مان قرار بدهیم .
برای اینکه بتوانیم به این مقصود برسیم نیاز داریم تا این سه جنبش را با یک برنامه واقعی دور هم جمع کنیم. اما قبل از آن نیاز است تا خود جنبش های ملت های غیر فارس در یک بلوک قوی متشکل شوند. همگی بر این امر واقف هستیم که در میان جنبش های ملت های غیر فارس اختلافات وجود دارد که مانع تشکیل یک بلوک قدرتمند است. این اختلافات بویژه در بین دوستان کرد و ترک بیشتر از همه جا خودنمایی می کند. اگر نتوانیم این اختلافات را حل کنیم، به هیچوجه قادر به ایجاد یک بلوک قوی از این ملت ها نخواهیم بود. ما معتقد هستیم که باید این امر سرلوحه کار دوستان کرد و ترک باشد. ما معتقدیم که تماس و گفتگوی مستقیم اولین قدم در این مسیر است. همچنین ما معتقد هستیم که از شعارهای تحریک آمیز که باعث تفرقه بین ملت های غیر فارس شود پرهیز کرده و علیه کسانی که دست به ترویج مواضع اختلاف برانگیز شوند موضع رسمی داشته باشیم.
ما معتقد هستیم که زمان آن فرارسیده است تا باب گفتگو با سازمان های سراسری که حقوق ملت های غیر فارس را به رسمیت شناخته اند را باز کرده و سیاست روشنی اتخاذ کنیم. جنبش های ملت های غیر فارس نمی توانند در بین دو آلترناتیو موضع بینابین اتخاذ کنند و می بایست با یکی از آنها که به اهداف ما نزدیک تر است وارد گفتگو شده و برای قیام هایی که در راه هستند، آماده شویم .

مقالات ذات صلة

ترك الرد

من فضلك ادخل تعليقك
من فضلك ادخل اسمك هنا