در دل شبهای تاریک احواز، جایی که دیوارهای شهر زخمی از تاریخ پر درد مردمش است، نوای فریادی برخاسته از عمق جانها به گوش میرسد: “سپاه قاتل ملت است”. این فریاد، ندای ملتی است که از ظلم و ستم به ستوه آمدهاند و اکنون در راه آزادی و عدالت، پرچم قیام برافراشتهاند.
آری، این جوانان مبارز احوازی هستند که با نوشتن این شعارها بر دیوارهای شهر، پیام مقاومت و ایستادگی خود را به گوش جهانیان میرسانند. آنان به دشمن این ملت یادآوری میکنند که تا آخرین نفس در مقابل ستمگران فاشیست ایستادگی خواهند کرد و لحظهای از مبارزه باز نخواهند ایستاد.
هر کلمهای که بر دیوارهای زخمی شهر حک میشود، داستانی از درد و رنج ملتی است که برای رسیدن به آزادی و کرامت انسانی، سالها مبارزه کردهاند. این شعارها نشاندهندهی عزم و ارادهی جوانانی است که با وجود همهی مشکلات و چالشها، از پای نمینشینند و امید به آیندهای روشن دارند.
احواز، تو با این جوانان دلیرت که چون کوه در برابر طوفان ظلم و ستم ایستادهاند، به خود ببال. تو شاهد ایستادگی ملتي هستی که با شور و شوقی بیپایان، برای رسیدن به آزادی و عدالت میجنگد. این جوانان، با قلم و قدم خود، مسیر آزادی را روشن میکنند و به ملت عرب احواز امید به روزهای بهتر را میبخشند.
ای جوانان احوازی، فریادتان را به گوش جهان برسانید. بگذارید این دیوارهای زخمی، سندی از مبارزات و مقاومت شما باشد. ایستادگی کنید و به یاد داشته باشید که هر شعاری که بر دیوارها حک میشود، نوری است که تاریکی را میشکند و راه را برای آیندهای بهتر هموار میکند.
ملت احواز، شما قهرمانانی هستید که تاریخ به شما افتخار خواهد کرد. شما با شجاعت و ایستادگی خود، به همه نشان دادید که هیچ ظلم و ستمی نمیتواند ارادهی ملت آزادیخواه را درهم بشکند. آینده از آن شماست، و هر قدمی که در راه مبارزه برمیدارید، گامی به سوی آزادی و عدالت است.