الرئيسيةالمرأة8 آذار (مارس) بر زنان قهرمان احوازی و بر تمامی زنان مبارز...

8 آذار (مارس) بر زنان قهرمان احوازی و بر تمامی زنان مبارز مبارک باد

مساله “زن” و موقعیت اجتماعی او شاخص اصلی و معیار واقعی تشخیص هر دیدگاه و  تفکری است. برای شناخت اینکه کدام دیدگاه و تفکر و دین و مذهب و فرد و سازمان، مترقی است و دارای سمت و سوی ترقی خواهانه و انسانی است و کدام یک ارتجاعی و دارای سمت و سوی واپسگرایانه است، باید دیدگاه او را نسبت به “زن” دریافت. در دستگاه فکری مترقی گرایانه، عنصر بیولوژیک نیست که سرنوشت انسان را تعیین می کند، نه رنگ پوست و نه نژاد انسان و نه ساختار جسمی زن، بلکه آنچه تعیین کننده سرنوشت انسان ها – و در اینجا “زن” – همانا موقعیت اجتماعی او می باشد. یعنی نقشی است که زن در جامعه به عهده می گیرد. در حالیکه در دستگاه ارتجاعی و واپس گرا، این عنصر بیولوژیک زن است که معیار و تعیین کننده سرنوشت او قرار است.

واقعیت این است که انواع تبعیض ها بر زن روا شده و می شود و این تبعیض ها مانع رشد و تکامل زنان و قرار گرفتن آنها در موضع طبیعی برابر با مردان شده است و در نتیجه انرژی ها و استعداد ها و خلاقیت های نیمی از پیکره اجتماع به هدر می رود. جنبش ملی احواز برای مبارزه با این تبعیض ها و از بیم بردن این ستم و رها شدن “زن” از این زنجیرها، به یک مبارزه پیگیر و مستمر نیاز دارد که لازمه اش مشارکت فعال و دوشادوش زن و مرد است. این مبارزه نمی تواند منحصر به زن باشد. جامعه ای که مادران، دختران، خواهران و همسران آن، از لحظه تولد تا مرگ مجبور باشند خلاف آزادی و اراده خود زندگی کنند، این جامعه فاسد است. زمانی “مرد” جامعه، هویت انسانی پیدا می کند که دوشادوش مادران، دختران، خواهران و همسران خود، برای گسستن زنجیرهای نابرابری مبارزه کند. با رسوبات فکری باقی مانده از مناسبات هزاران ساله بجنگند و علیه هر نوع سنت و تفکری که زن را بدلیل “زن” بودن، مجبور ساخته از لحظه تولد تا قبر به عنوان انسان درجه دو عمر بسر کند، بشورد و قیام کند.

شاید بتوان گفت که دوران “الوفاق”نقطه شروع فعالیت های سازمان یافته فرهنگی و سیاسی “زن احوازی” در داخل است. در آن دوران که فضای نسبی مساعدی شکل گرفت، جنبش ملی احواز توانست به کار مهمی در ارتقای فعالیت های فرهنگی دست یابد و زنان بطور وسیع در آن مشارکت یافتند. این مشارکت در سال های بعد و به رغم فشارهای امنیتی ادامه پیدا کرد. 

زن عرب احوازی برای ورود به فعالیت و ادامه آن، می بایست تضاد های متعددی را حل کند. یک تضاد، استعماری بود که بر کل وطن حاکم بود و مانع پیشرفت تمامی اقشار آن بوده و هست، تضاد دیگر سنت ها و فرهنگ قبیله ای و مذهبی که همچون هیولا در جلوی پیشرفت زن عرب احوازی عمل می کند، و تضاد سوم، ضعف و خود کم بینی خود زن در مواجه با فرهنگ مردسالار و پدرسالار است. زن عرب احوازی برغم وجود تمام این تضادها و مشکلات، توانست راه خود را باز نماید و وارد صحنه مبارزاتی شود. زن احوازی در اعتراضات و قیام های دو دهه اخیر همیشه حاضر بود و “زندان” گواه این حضور گسترده است.

هم اینک و به ویژه پس از انقلاب “ژینا”، شاهد فعالیت سازمان یافته زنان در خارج از احواز در اشکال مختلف هستیم. زنان روشنفکر و مبارزی که رنج و شکنج زنان عرب احوازی زندانی و به گروگان گرفته شده در داخل را با شجاعت نمایندگی می کنند. “انجمن زنان احوازی” نمونه بارز آن است. لازم است تاکید کنیم، ما زمانی به ادبیات مبارزاتی مترقی نسبت به “زن” می رسیم که به نقد همه پدیده ها و شرایط زن ستیز بپردازیم. و زمانی این نقد جنبه واقعی پیدا می کند که زنان را در همه مناسبات خود ظاهر و حاضر ببینیم و خود در این حضور نقش داشته باشیم.

8 آذار (مارس) بر زنان قهرمان احوازی و بر تمامی زنان مبارز مبارک باد

حرکة النضال العربي الأحوازي

08.03.2023

مقالات ذات صلة

ترك الرد

من فضلك ادخل تعليقك
من فضلك ادخل اسمك هنا