الرئيسية بلوق الصفحة 2

بیانیه پایانی نشست ائتلاف دمکراتیک ملتها در ایران

0

نشست ائتلاف دمکراتیک ملت ها در ایران, در تاریخ 6 سپتامبر 2024 با حضور نمایندگان سازمان‌های عضو این ائتلاف و نیز میهمانانی از دیگر احزاب و فعالین سیاسی, با هدف بحث و تبادل نظر در مورد آینده ایران و تدوین راهبردهای مشترک در برابر سیاست ‌های استبدادی و استعماری رژیم جمهوری اسلامی ایران برگزار شد. این نشست, با در نظر گرفتن تجربیات گذشته و بر اساس تعهد به عدالت, آزادی و حقوق بشر, بر نتایج و مواضع زیر تأکید می‌کند:

1-محکومیت سیاست‌های استبدادی و استعماری رژیم جمهوری اسلامی ایران:
ما به شدت سیاست‌های سرکوبگرانه, استعماری و استبدادی رژیم جمهوری اسلامی ایران را که به طور سیستماتیک علیه ملت‌های مختلف ایران اعمال می‌شود, محکوم می‌کنیم. این سیاست بر مبنای آسیملاسیون‌ ،در شکل سرکوب فرهنگی, انکار هویت, و تحریم اقتصادی و سیاسی و نقض آشکار حقوق بشر و حقوق ملت‌های تحت ستم است.

2-دفاع از حقوق ملل تحت ستم ملی!
ائتلاف دمکراتیک ملتها در ایران با تأکید بر حقوق مشروع ملت ‌های تحت ستم از جمله ملل تورک آزربایجان ،عرب, بلوچ, کورد, تورکمن ، قشقایی و دیگر ملل در ایران از حقوق آن‌ها در زمینه ‌های زبانی, فرهنگی, اقتصادی و سیاسی به ‌طور قاطع حمایت می‌کند. همه ملل در ایران باید حق تعیین سرنوشت خود را داشته باشند و از برابری کامل در تمامی جنبه ‌های زندگی برخوردار شوند. ما بر اهمیت فدرالیسم مبتنی بر حق تعیین سرنوشت و توزیع عادلانه قدرت و ثروت و امکانات تأکید می ‌کنیم تا همه ملت‌های ایران بتوانند در ساختارهای تصمیم ‌گیری مشارکت کنند و از حقوق خود دفاع نمایند.

3-برسمیت شناختن حقوق ادیان و مذاهب گوناگون:

ائتلاف دمکراتیک ملتها بر لزوم احترام و حقوق برابر ادیان و مذاھب مختلف در ایران تأکید دارد. هر فرد باید بدون تبعیض یا سرکوب, آزادی کامل در باورها و عقاید خود را داشته باشد. ما خواستار پایان دادن به سرکوب اقلیت ‌های مذهبی و دینی هستیم و از حقوق آن‌ها برای برگزاری آزادانه مناسک مراسم دینی ‌شان دفاع می ‌کنیم.

4-حمایت از زندانیان سیاسی و محکومیت اعدام ‌ها:
ائتلاف دمکراتیک ملت ها در ایران برخوردهای غیرانسانی و سرکوبگرانه رژیم جمهوری اسلامی ایران با زندانیان سیاسی, عقیدتی و فعالان مدنی را به شدت محکوم می‌کند. ما خواستار آزادی فوری و بی ‌قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی و توقف فوری اعدام ‌ها هستیم. اعدام به عنوان ابزاری برای ارعاب و سرکوب ملت ‌ها و شهروندان باید به طور کامل متوقف و لغو گردد.
رژیم جمهوری اسلامی باید به کنوانسیون های حقوق بشر سازمان ملل که خود امضا کننده آن است گردن نهد.

۵-حمایت از حقوق زنان:
ائتلاف دمکراتیک ملت ها بر لزوم تحقق برابری زنان با مردان در تمامی جنبه ‌های زندگی اجتماعی, اقتصادی و سیاسی تأکید دارد. ما قاطعانه مخالف هرگونه تبعیض جنسیتی و سرکوب زنان هستیم و خواستار رفع کلیه موانع سیاسی, قانونی و اجتماعی پیش روی زنان بوده و ایجاد فرصت ‌های شغلی و تحصیلی و اجتماعی برابر با مردان را برای آنان را ضروری می‌دانیم.

۶-حمایت از حقوق کارگران و مزدبگیران:
ائتلاف دمکراتیک ملتها به حقوق کارگران و مزدبگیران و نیاز به شرایط کاری و قانون کار عادلانه و انسانی توجه ویژه دارد. ما خواستار تحقق حقوق کارگران با تدوین قانون کار با مشارکت خود کارگران مبتنی بر حق داشتن تشکل های کارگری و اتحادیه ‌ها، تعیین دستمزد کارگران متناسب با تورم, برسمیت شناختن حق اعتصاب و شرایط کاری ایمن و سالم و امنیت شغلی برای همه کارگران و مزدبگیران ایران هستیم. اقدامات رژیم جمهوری اسلامی در سرکوب حقوق کارگران و جلوگیری از تشکل ‌های کارگری باید به طور قاطع محکوم شود .
۷-دفاع از دمکراسی ،آزادی بیان ،آزادی‌ قلم و اعتقاد به آزادی احزاب سیاسی و صنفی که ستون پایه ی جوامع مدنی و بخش جدایی ناپذیر باور سیاسی ما را تشکیل می دهد۰

۸-دفاع از محیط زیست
با سیاست وحشتناک رژیم بر مبنای «سرزمین های سوخته » با استفاده ابزاری از آب و انرژی علیه جغرافیای ملل تحت ستم ملی دفاع خواھیم کرد۰

۹-تاکید بر اهمیت جبهه ملت های تحت ستم به عنوان آلترناتیو دمکراتیک:
ما به همبستگی, همکاری و اتحاد ملت ها در ایران به عنوان کلید رسیدن به آزادی و دموکراسی باور داریم. اتحاد ملت های تحت ستم در برابر سیاست ‌های استبدادی و استعماری و سرکوبگرانه رژیم فارس محور اسلامی ایران و تشکیل جبهه فراگیر و قدرتمند ملت های تحت ستم ضرورتی است که می ‌تواند به تحقق آرمان‌های مشترک ما برای آینده ئی بهتر و برای رسیدن به آزادی، جامعه دمکراتیک و عادلانه منجر شود.

در پایان, ما از همه سازمان ‌های حقوق بشری و از جامعه جهانی خواهان اتخاذ مواضع قاطع در مقابل سیاست ‌های استبدادی و استعماری و فعالیت های بی ثبات کننده رژیم جمهوری اسلامی ایران از حقوق بشر شهروندان بطور عام و از حقوق ملت ‌های تحت ستم بطور خاص در ایران دفاع کرده و از آنان حمایت کنند.

به امید روزی که همه ملت ‌های ایران در سایه آزادی، عدالت و دموکراسی به طور برابر و آزادانه زندگی کنند.
بروکسل
06/09/2024

تروریسم دولتی ایران و کشتار سیستماتیک مردم بلوچ را محکوم می کنیم!

0

رویکرد جمهوری اسلامی ایران نسبت به مردم بلوچ در همه این سالها چیزی جز سرکوب ، اعدام ، کشتارهای مختلف و تبلیغات های منفی نبوده و نیست اما در سالهای اخیر این شرایط ابعاد دیگری یافته که عبارت است از ربودن جوانان و فعالان بلوچ و قتل های هدفمند به نام افراد ناشناس که در دو سال اخیر به شکل فزاینده ای افزایش یافته اند.

این وضعیت دقیقا مشابه شرایطی است که در بلوچستان شرقی گزارش‌شده و باعث تظاهرات های گسترده ای در سرتاسر بلوچستان شرقی شده به گونه ای که هم اکنون تحصن های گسترده ای به رهبری کمیته همبستگی بلوچ به رهبری دکتر مهرنگ بلوچ در جریان است که خواسته مشخص آنها روشن شدن چرایی قتلهای هدفمند و ناپدیدشدگان اجباری بلوچهاست.

تنها در یک ماه اخیر در بلوچستان ایران بیش از ۴۱ نفر به نام افراد ناشناس کشته و زخمی شدند.

وضعیت فعلی بلوچستان و سیطره تروریسم دولتی و کنترل مستقیم سپاه پاسداران بر بلوچستان در ادامه سیاست های جدید جمهوری اسلامی است و این سیاستها پس از آنکه علی خامنه ای بلوچستان را «گنج پنهان» خواند و دستور داد که این گنج باید مصادره شود افزایش یافته و قتل عام هدفمند علیه بلوچ و سیطره سپاه در سراسر بلوچستان شدت یافت. فتوای علی خامنه ای برای تصرف و تغییر بافت جمعیت بلوچستان و مهاجرت دادن و به حاشیه راندن بیشتر ملت بلوچ و متعاقبا سپردن اداره بلوچستان به سپاه پاسداران به قتل عام سیستماتیک و وکشتار روزمره مردم بلوچ انجامیده است.

پیش از علی خامنه ای سیاست رهبران و شاهان سابق بی توجهی و عدم رسیدگی به بلوچستان و تضعیف فرهنگی و هویتی بیشتر متمرکز بود اما سیاست جدید برای تصرف همیشگی و اشغال بلوچستان به قیمت کشتار مردم بلوچ تغییر کرده است. خصوصا از زمانی که هندوستان، دولت چین و روسیه قراردادهای استعماری برای حضور در سواحل بلوچستان امضا کردند رفتارهای سرکوبگرایانه ارگانهای جمهوری اسلامی در بلوچستان برای خاموش کردن اعتراضات به حق ملت بلوچ بیشتر شده است.

طرح تصرف سواحل بلوچستان، بازی های منطقه ای، حضور ایران در خلیج عدن برای حمایت از حوثی ها و تغییر سیاست ایران برای توسعه نیروی دریایی و سیاست دریا محوری و ساخت ناو جنگی به نام سرزمین مردم بلوچ تحت عنوان «ناوبندر مکران» و همچنین تغییر و شیفت انتقال لوله های نفت و گاز به بنادر بلوچستان بخصوص جاسک تروریسم دولتی ایران و ماشین سرکوب جمهوری اسلامی علیه ملت بلوچ را برای اجرای مهمترین پروژه های استعماری در طول تاریخ کشور ایران را بکار گرفته اند. نسل کشی ملت بلوچ اگر در سابق عبارت از تبعیض ، تحقیر فرهنگی ، عدم استخدام در شغل های مدیریتی ، سرکوب آموزشی کودکان بلوچ ، بها ندادن به امکانات رفاهی و بهداشتی منطقه ( راهها ، بیمارستانها ، شبکه های آب ، گاز ، برق ، پارکها ، مدارس و … ) اعدام های وحشیانه با بهانه های واهی و دروغین ، عدم رسیدگی به شکایات مردم بلوچ ، مصادره دارایی های مردم تحت عنوان قاچاق و … بود ، در سالهای اخیر این جنایات ابعاد تازه ای یافته است که عبارت است از آدم ربایی ها و کشتن آنها و یا در خیابان و کوچه به رگبار بستن جوانان بلوچ بعنوان لباس شخصی های «ناشناس» ، غارت گسترده منابع بلوچستان ، به آتش کشیدن نخلستان های بی بدیل مردم بلوچ، نظامی نمودن سراسر بلوچستان و حتی دریای بلوچستان ، ویران نمودن سرپناه چند هزار بلوچ در سال و غصب مایملک آنها ، شهرک سازی برای اسکان ایادی خود که از یمن ، افغانستان ، پاکستان و … به بلوچستان می آورد ( اما از دادن شناسنامه به بیش از یک میلیون بلوچ ساکن بلوچستان ابا میورزد ) ، همه نشانگر آنست که بلوچستان با سیاستهای جمهوری اسلامی بیش از همیشه به حمایت مردم سراسر ایران و حتی سراسر جهان نیازمند است تا مانع از ادامه سیاستهای تخریب بلوچستان و نسل کشی ملت بلوچ گردیم از این رو از عموم فعالان و مردم و جامعه جهانی میخواهیم که به وضعیت بغرنج بلوچستان توجه ویژه ای داشته باشند!

امضاکنندگان؛ احزاب ائتلاف دمکراتیک ملتها در ایران:

  • تشکیلات مقاومت ملی آزربایجان – دیرنیش.
  • جنبش دانشجویی آزربایجان – آزوح.
  • جكحركة النضال العربي احواز – اسملا .
  • حزب بلوچستان راجی تپاکی.
  • حزب دموکرات آزربایجان جنوبی – گآدپ.
  • حزب راه آزادی قشقایی – قایی
  • حزب مرکز آزربایجان.

تاریخ: جمعه ۱۹ مرداد ۱۴۰۳
برابر با ۹ آگست ۲۰۲۴

المقرر الخاص للأمم المتحدة، يدعو إلى محاسبة المسؤولين عن الإعدامات الجماعية في ايران

0

جاويد رحمان المقرر الخاص للأمم المتحدة المعني بحقوق الإنسان في إيران أصدر، تقريرًا حديثًا يدعو إلى محاسبة المسؤولين عن الجرائم المرتكبة في إيران خلال الثمانينات، محذرًا من أن مرتكبي هذه الجرائم لا يجب أن يتمتعوا بالحصانة بسبب مرور الوقت.

وأكد رحمان أن النظام الإيراني وقادته لا يجب أن يتجنبوا المسؤولية عن “الجرائم ضد الإنسانية والإبادة الجماعية” التي ارتكبوها
وتطرق التقرير إلى الوثائق والأدلة التي تشير إلى عمليات الإبادة الجماعية والجرائم ضد الإنسانية في إيران، والتي تشمل اضطهاد وإزالة البهائيين، و السجناء السياسيين و الأكراد.

ولفت التقرير إلى استمرار قمع البهائيين والأقليات العرقية والدينية منذ الثورة الإيرانية عام 1979.
وأشار التقرير أيضًا إلى أن قائد الثورة الإيرانية، روح الله الخميني، قد أصدر أوامر في صيف عام 1979 بتدخل عسكري في كوردستان لقمع موجة المطالبات بالاستقلال، مما أدى إلى إعدام العديد من المواطنين الأكراد في محاكمات ميدانية.

و اعتبر التقرير الهجوم العسكري على كوردستان مثالاً بارزًا على القمع الذي تعرضت له الأقليات العرقية والدينية في إيران، بما في ذلك العرب، والتركمان، والبلوش، والأكراد.

ويذكر التقرير أن عددًا كبيرًا من السجناء السياسيين قد تم إعدامهم ودفنهم بشكل جماعي خلال أحداث عام 1988.
وقد استند رحمان في تقريره إلى مقابلات أجراها مع 80 شاهدًا وأفرادًا من عائلات الضحايا.
ومن المتوقع أن يترك جاويد رحمان منصبه الشهر المقبل ليحل محله ماي ساتو، المتخصص في حقوق الإنسان والجرائم الجنائية الدولية.
وقد قام مجلس حقوق الإنسان التابع للأمم المتحدة بتمديد مهمة المقرر الخاص لحقوق الإنسان واللجنة الدولية المستقلة لتقصي الحقائق لعام إضافي.

بیانیه حرکة النضال العربي الأحوازي پیرامون دور دوم نمایش انتخابات

0

دور دوم انتخابات و نه بزرگ ملت های ایران به نمایش انتخابات
بیانیه حرکة النضال العربي الأحوازي پیرامون دور دوم نمایش انتخابات
رژیم جمهوری اسلامی ایران در تلاش برای عبور از بحران سیاسی و خرید زمان بیشتر برای بقاء، بار دیگر برگه اصلاحات و اصلاح طلبی را روی میز قرار داد. برای رژیم کاملا مشخص است که برگه اصلاح طلبی کاملا سوخته است و در ایران اساسا مقوله ای به اسم اصلاح طبی وجود عینی ندارد. اما شرایط سخت داخلی و منطقه ای که می رود تا تاروپود رژیم جنایتکار آخوندی را از هم بپاشاند، حاکمان ایران را مجبور ساخت تا بار دیگر از مقوله یکدست شدن موقتا فاصله گرفته و به سمت نمایش اصلاح طلبی روی بیاورند.
هدف از این نمایش چیست؟ هدف اصلی ارسال پیام به آمریکا است و اینکه رژیم قابل مذاکره و اصلاح است. رژیم می خواهد به آمریکا و اروپا پیام بفرستد که می توان از جنگ در منطقه جلوگیری نمود و ایران آمادگی آن را دارد تا در این راه گام بردارد به شرط اینکه به ایران تضمین داده شود.
از طرف دیگر رژیم نیاز دارد تا به آمریکا و اروپا نشان دهد که پایگاه مردمی دارد و تهاجم به ایران با پاسخ مردم مواجه خواهد شد و عواقب ناگوار برای منطقه خواهد داشت.
برای این منظور به فردی برای این نمایش نیاز دارد تا بتواند ترجمان این پیام هم برای داخل و هم آمریکا و اروپا باشد. انتخاب پزشکیان از دو منظر خارجی و داخلی ترجمان این پیام رسانی بود. برای غرب این چهره می تواند دورنمای همکاری و مذاکره باشد. اما برای داخل با توجه به نیاز به مشارکت حداکثر مردم در این دوره، وجود شخصی که هم شعارهای اصلاح طلبانه می دهد، و هم عنصر غیر فارس است، شور و شوق رقابتی بین ملت ها در دفاع یا در رد آن ایجاد می کند که منجر به مشارکت بیشتر می شود. دور اول این انتخابات نشان داد که مردم به این نمایش پاسخ “نه” دادند.
چه شرایط سختی رژیم را وادار به این نمایش کرد؟
حمله 7 اکتبر که با طراحی ایران و اجرای حماس صورت گرفت، نقطه آغاز یک تحول جدید در منطقه شد. تحولی که شرایط جدیدی خلق کرد که با شرایط گذشته فرق کیفی دارد. در تاکیتک، ایران موفق شد از تحولاتی که نفوذش در منطقه را از بین ببرد، جلوگیری کند. اما در درازمدت و بعد از گذشت ماهها از حمله حماس، اینک ورق برگشت و اسرائیل به تهاجم روی آورده است. هدف اسرائیل نه حماس بلکه حزب الله است. هدف اسرائیل در تهاجم به حزب الله، کشاندن ایران به صحنه رودر رویی مستقیم است. چیزی که ایران از آن وحشت دارد. دولت های منطقه و جهان به این باور رسیدند که ایران با گروه های نیابتی، خطوط سیاسی و نظامی خود در منطقه را پیش می برد. با همین گروه های نیابتی است که کل منطقه را به گروگان گرفته است. متلاشی کردن این گروه ها، از بین بردن بازوهای اجرایی رژیم است. بدون این گروه ها رژیم توان هرگونه مانوری را از دست خواهد داد و مجبور است با بحران های داخلی خود در درون جغرافیای ایران مواجه شود. برای غرب، نابودی یا ضعیف شدن این گروه های نیابتی، ضعیف شدن رژیم ایران است و برای ملت های ایران، پایان صدور بحران ها و سرریز شدن آنها در درون حاکمیت است که به قیام ها سمت و سوی رادیکال تری در راستای سرنگونی خواهد داد.
این شرایط سخت که رژیم توان مقابله با آنها را ندارد، مذاکرات عمان را شکل داد، مذاکراتی که هم “آمریکای بایدن” و هم حکومت ایران، خواهان به نتیجه رساندن آن هستند. عقب نشینی های ایران چه در داخل و چه در منطقه نتیجه همین مذاکرات است. اما شرایط بگونه ای دیگر و خارج از خواست و تمایل “بایدن” و یا “خامنه ای” رقم خواهد خورد.
به همین دلیل چه پزشکیان انتخاب شود و چه جلیلی، تغییر چندانی در تغییر وضعیت نخواهد داشت و باید شاهد برچیدن بازوهای رژیم در منطقه از یکطرف و خیزش ها و قیام های رادیکال تر در درون جغرافیای ایران از طرف دیگر باشیم.
پیش بسوی سرنگونی رژیم جنایتکار حاکم بر ایران
پیش به سوی آزادی ملت های ایران
حرکة النضال العربي الأحوازي
05.07.2024

Statement of Democratic Coalition of Nations in Iran about Iran’spresidential election

0

Authoritarian and
ideological regimes resulting from the revolution or coup, after the revolutionary atmosphere has passed and faced with the realities and democratic demands of the domestic and foreign environment, in order to save themselves, they are forced to choose one of two ways; Either they continue to suppress the opposition and act in a suffocating atmosphere and fall with a new revolutionary uprising, or they start reforms and take the potential of the revolution from the society. The political and economic reforms of the former Soviet Union and the reforms known as the White Revolution of the Pahlavi regime were examples of this necessity of reforms. The Islamic Republic of Iran, observing the external pressure and the internal revolutionary potential in the seventieth years, also has a period known as reforms in its history. After the repressions, social suffocation and executions of the sixties, the reformist discourse of this period,with some condescension could represent the new Persian-speaking middle class, but the government could not fulfill it due to the fear of falling. The reforms failed, the society became disillusioned and the leaders of the regime thought of returning to the beginning of the revolution. But this thought was not practical and with every experience, the cost of return has been much higher. Rebellions and street protests have gradually covered all social classes, women, Oppressed nations, teachers, retirees and even school students. According to the research resulted from government sources, more than seventy percent of Iranian people are against the regime. Fundamentalism, reformism and elections have no attraction for the people.
In such a situation and at a time when the poverty of the people is increasing day by day due to the adoption of the regime’s adventurous policies and related sanctions, the regime wants to regain its lost legitimacy by resorting to elections and promising partial reforms. The regime can attract a small part of the social forces that have no hope of the people’s struggle or consider the relative opening of the political atmosphere of the society as a spoil.
The regime of the Islamic Republic of İran, which no longer has a bullet in its rhetorical arsenal, as a new tactic, by creating national confrontation, has caused a part of the Turkish nation in South Azerbaijan and other Turkic regions of Iran to consider this election as a kind of identity issue. They imagine humiliated character of themselves in the image of a candidate and consider its victory a source of pride, but the majority of the society and even the majority of Azerbaijanis and Turks do not have this view. The democratic nationalists of Azerbaijan and other colonized nations know very well that the election and even the appointment of a person from the colonies themselves is only a tool for the continuation of colonialism. Otherwise, in a system that does not have the minimum necessary elements for a legal and parliamentary struggle, forming a party is a crime, propaganda against the established system is a criminal act, and the formation of gatherings and demonstrations results in heavy punishment, Elections are not a tool of democracy but a tool of deceiving people and false legitimacy.
As organizations that defend the national and democratic rights of the oppressed nations in Iran, taking into account the political structure and laws of the ruling regime of Iran and the past experiences of reforms, we believe that the current regime cannot be reformed and until an institution such as the Guardian Council and the Expediency Council exist, and every candidate and every approved law must pass through the filter of this institution, Elections are not a tool for reforms. Therefore, we consider participation in any election, including the 14th presidential election, useless and playing on the regime’s ground. Certainly, people’s non-participation with the repression system will be fruitful because the vote is the last weapon of the people, which can not be given to the enemies of the people’s sovereignty.
In the end, we ask the political and social forces of non-Persian nations who still hope to influence through participation in the regime’s elections, at least in this action, refrain from diminishing the demands of the people. The reduction of national demands creates a vicious circle, the result of which is not the creation of an opening for the main demands, but the deidentification of the movement and its death.

Democratic Coalition of Nations in Iran

Arab Struggle Movement of Ahwaz – ASMA

Azerbaijan Center Party – AMP

Azerbaijan National Resistance Organization – Diranish

Azerbaijan Student Movement – AZOH

Baluchistan Raji Tapaki Gal

Qashqai Freedom Path Party – QAI

South Azerbaijan Democratic Party – GADP

23/06/2024

بیانیه ائتلاف دمکراتیک ملت‌ها در ایران در مورد انتخابات ریاست جمهوری

0

رژیم‌های اقتدارگرا و ایدئولوژیک حاصل از انقلاب یا کودتا، پس از گذشت جو انقلابی و مواجه با واقعیت‌ها و مطالبات دموکراتیک محیط داخلی و خارجی، به منظور حفظ خود ناگزیر از انتخاب یک دوراهی می‌شوند؛ یا به سرکوب مخالفان و اعمال جو خفقان ادامه داده و با خیزش انقلابی جدیدی سقوط می‌کنند و یا دست به اصلاحات ‌زده و پتانسیل انقلاب را از جامعه می‌گیرند‌. اصلاحات سیاسی و اقتصادی شوروی سابق و اصلاحات موسوم به انقلاب سفید رژیم پهلوی نمونه‌هایی از این ضرورت اصلاحات بودند. جمهوری اسلامی ایران نیز با مشاهده فشار خارجی و پتانسیل انقلابی داخلی در دهه هفتاد، دوره‌ای موسوم به اصلاحات را در کارنامه خود دارد. گفتمان اصلاح‌طلبی این دوره پس از سرکوب‌ها، خفقان اجتماعی و اعدام‌های دهه شصت می‌توانست با اغماض طبقه متوسط جدید فارس‌زبان را نمایندگی کند، اما حاکمیت به خاطر ترس از سقوط نتوانست به آن جامه عمل بپوشاند. اصلاحات شکست خورد، جامعه سرخورده گشت و سردمداران رژیم به فکر بازگشت به اوایل انقلاب افتادند. اما این فکر عملی نبود و با هر تجربه‌ای، هزینه بازگشت به مراتب بیشتر شده است. عصیان و اعتراضات خیابانی رفته رفته تمام طبقات اجتماعی، زنان، ملل تحت ستم، معلمان، بازنشستگان و حتی دانش‌آموزان مدارس را در برگرفته است. بنا به نتایج تحقیقات منابع حاکمیتی بیش از هفتاد درصد مردم ایران مخالف رژیم هستند. اصول‌گرایی، اصلاح‌طلبی و انتخابات برای مردم جاذبه‌ای ندارد.

در چنین شرایطی و در زمانی که به لحاظ اتخاذ سیاست‌های ماجراجویانه رژیم و تحریم‌های مربوط به آن روز به روز بر فقر مردم افزوده می‌شود، رژیم با توسل به انتخابات و وعده اصلاحات نیم بند می‌خواهد بار دیگر مشروعیت ازدست داده خود را با مشارکت مردم به نوعی ترمیم کند. رژیم می‌تواند بخشی کوچکی از نیرو‌های اجتماعی را که ‌امیدی به مبارزه مردم ندارند و یا گشوده شدن نسبی فضای سیاسی جامعه را غنیمت حساب می‌کنند به میدان بکشد.

رژیم جمهوری اسلامی که دیگر تیری در ترکه گفتمانی خود ندارد به عنوان حربه‌ای جدید با ایجاد تقابل ملیتی باعث شده است بخشی از ملت ترک در آذربایجان جنوبی و سایر مناطق ترک‌نشین ایران این انتخابات را نوعی مسأله هویتی قلمداد و شخصیت تحقیر شده خود را در تمثال یک کاندیدا تصور کرده و پیروزی آن را مایه غرور خود بدانند، اما اکثریت جامعه و حتی اکثریت شهروندان ترک در این دیدگاه نیستند. فعالین ملی دمکراتیک ترک در آذربایجان و دیگر ملت‌های استعمارشده به خوبی می‌دانند که انتخابات و حتی انتصاب فردی از خود مستعمرات، صرفاً ابزاری جهت تداوم استعمار است. و الا در سیستمی که حداقل عناصر لازم برای مبارزه قانونی و پارلمانتاریستی وجود ندارد، تشکیل حزب جرم است، تبلیغ علیه نظام مستقر عملی مجرمانه است و تشکیل اجتماعات و تظاهرات به مجازات سنگین منتج می‌شود، انتخابات نه ابزار دموکراسی بلکه ابزار فریب مردم و مشروعیت‌سازی دروغین است.

به عنوان سازمان‌های مدافع حقوق ملی و دموکراتیک ملت‌های تحت ستم در ایران با در نظر گرفتن ساختار سیاسی و قوانین رژیم حاکم ایران و تجربیات گذشته اصلاحات، بر این باوریم که رژیم فعلی اصلاح‌پذیر نیست و تا زمانی که نهادی همچون شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام وجود دارد و هر کاندیدایی و هر قانون مصوبی از فیلتر این نهاد باید عبور کند، انتخابات ابزار اصلاح نیست. انتخابات صرفاً ابزاری مهلت‌گیری رژیم در حال غرق می‌باشد و لذا شرکت در هر انتخاباتی از جمله انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم را بی‌فایده و بازی در زمین رژیم محسوب می‌کنیم. مطمئناً عدم همراهی مردم با سیستم سرکوب نتیجه‌بخش خواهد بود؛ زیرا رأی آخرین سلاح مردم است که می‌تواند آن را به دشمنان حق حاکمیت مردم ندهد.

در پایان از نیرو‌های سیاسی اجتماعی ملل تحت ستم که هنوز به تأثیرگذاری از طریق مشارکت در انتخابات رژیم‌ امیدوارند می‌خواهیم، حداقل در این کنش، از تقلیل مطالبات مردم خودداری کنند. تقلیل خواسته‌های ملی دور باطلی می‌آفریند که نتیجه آن نه ایجاد روزنه نفوذ برای خواسته‌های اصلی، بلکه هویت‌زدایی از جنبش و مرگ آن می‌باشد.

ائتلاف دمکراتیک ملت ها در ایران

بلوچستان راجی تپاکی گَل
تشکیلات مقاومت ملی آذربایجان – دیرنیش
جنبش دانشجویی آذربایجان – آذوح
حركة النضال العربي الاحواز – اسملا
حزب دمکرات آذربایجان جنوبی- گآدپ
حزب راه آزادی قشقایی – قایی‌
حزب مرکزی آذربایجان – آ‌م‌پ

۳ تیر ۱۴۰۳

اتحاد ملل تحت ستم در ايران

0

اتحاد ملل تحت ستم در ایران: مسیر به سوی آزادی و دمکراسی
در سال‌های اخیر، شاهد تشدید و تعمیق همبستگی میان ملل تحت ستم در ایران بوده‌ایم. این همبستگی نه تنها به مثابه نیروی مقاومتی علیه رژیم جمهوری اسلامی عمل می‌کند، بلکه به عنوان نقطه امیدی برای آینده‌ای دمکراتیک و آزاد نیز مطرح شده است. مبارزین احوازی با فراخوانی از ملت عرب احوازی و دیگر ملل مانند بلوچ، ترک، قشقائي و کرد برای قیام و سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی، بر اهمیت این اتحاد تأکید می‌ورزند.
مبارزین احوازی با دعوت از ملت عرب احوازی و دیگر ملل تحت ستم در ایران، خواستار قیام علیه رژیم جمهوری اسلامی شده‌اند. این درخواست نمایانگر درک عمیق از نقش محوری اتحاد و همبستگی در نیل به آزادی و دمکراسی است. رژیم جمهوری اسلامی با اعمال سیاست‌های سرکوبگرانه و تبعیض‌آمیز، مانع جدی در مسیر تحقق حقوق بشر و ارزش‌های دمکراتیک در ایران شده است. این سیاست‌ها شامل سرکوب‌های سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی است که به منظور تضعیف و کنترل این ملل به کار گرفته می‌شود.
اتحاد بین ملل تحت ستم تأثیرات عمیقی بر مسیر مبارزات آنان دارد. این اتحاد موجب تقویت قدرت و افزایش تأثیرگذاری مبارزات می‌شود و همچنین امکان جلب توجه و حمایت بین‌المللی را فراهم می‌آورد. رژیم جمهوری اسلامی از این اتحاد به شدت هراس دارد و تمام تلاش خود را برای جلوگیری از آن به کار می‌گیرد. با این حال، ملل تحت ستم در ایران به سطحی از آگاهی و بیداری سیاسی رسیده‌اند که این اتحاد پایدار را ممکن ساخته است.
این اتحاد بر پایه‌ی احترام متقابل به تفاوت‌ها و حقوق یکدیگر استوار است. چنین اتحادی نه تنها نیروی جمعی ملل تحت ستم را تقویت می‌کند، بلکه به آنان این امکان را می‌دهد که با هم‌افزایی توانمندی‌ها و تجربیات، راهبردهای مؤثرتری برای مبارزه ارائه دهند. این همبستگی، هم از منظر روان‌شناختی و هم از منظر سیاسی، به افزایش روحیه و امید در میان مبارزان کمک می‌کند و نشان می‌دهد که این ملل در مسیر مشترکی به سوی هدفی والا گام برمی‌دارند.
شعارهایی که مبارزین احوازی بر دیوارها می‌نویسند، در بلوچستان، آذربایجان و کردستان نیز مشاهده می‌شود. شعارهایی مانند “احواز زنده باد”، “بلوچستان زنده باد کردستان”، و “آذربایجان زنده باد” نشان‌دهنده‌ی همبستگی و حمایت متقابل بین این ملل است. این همبستگی نه تنها نشان‌دهنده‌ی اراده‌ی مشترک برای مقابله با رژیم است، بلکه نمادی از امید و اتحاد برای رسیدن به آینده‌ای بهتر می‌باشد.
همبستگی ملل تحت ستم در تظاهرات‌ها و تجمعات نیز به وضوح قابل مشاهده است. حضور فعال مبارزان از ملل مختلف در تظاهرات‌های یکدیگر و حمایت‌های متقابل، به وضوح نشان‌دهنده‌ی وجود یک شبکه‌ی منسجم از مقاومت در برابر رژیم است. این حمایت‌ها نه تنها به صورت حضوری، بلکه از طریق شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های بین‌المللی نیز گسترش یافته و با به اشتراک گذاشتن تجربیات و داستان‌های مبارزه، به ایجاد یک حس مشترک از هدف و مسیر کمک کرده است.
سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی به عنوان یک اولویت استراتژیک برای رسیدن به دمکراسی و آزادی مطرح است. این رژیم با سیاست‌های سرکوب‌گرانه و محدودکننده، مانع اصلی در مسیر تحقق حقوق بشر و دمکراسی در ایران است. اتحاد ملل تحت ستم و تلاش‌های مشترک آنها می‌تواند به سرنگونی این رژیم و برقراری یک نظام دمکراتیک و عادلانه منجر شود.
رژیم جمهوری اسلامی با استفاده از روش‌های مختلف سرکوب، از جمله زندان، شکنجه و اعدام، تلاش می‌کند تا صدای اعتراضات را خاموش کند. با این حال، ملل تحت ستم با اتحاد و همبستگی خود، نشان داده‌اند که قادر به مقابله با این سرکوب‌ها هستند. مبارزات آنها نه تنها در داخل ایران، بلکه در سطح بین‌المللی نیز شناخته شده و مورد حمایت قرار گرفته است. این حمایت بین‌المللی می‌تواند به افزایش فشار بر رژیم جمهوری اسلامی و تسریع در روند سرنگونی آن کمک کند.
یکی از اصول اساسی که باید در این مبارزه مورد توجه قرار گیرد، حق تعیین سرنوشت ملل تحت ستم است. هر ملت باید حق داشته باشد که در مورد سرنوشت و آینده خود تصمیم‌گیری کند. این حق یکی از اصول بنیادین حقوق بشر و دمکراسی است و بدون تحقق آن، آزادی و عدالت واقعی امکان‌پذیر نخواهد بود. حق تعیین سرنوشت، به ملل تحت ستم این امکان را می‌دهد که بدون دخالت خارجی و با توجه به خواسته‌ها و نیازهای خود، مسیر آینده‌شان را انتخاب کنند.
حق تعیین سرنوشت به معنای آزادی در انتخاب نوع حکومت، زبان، فرهنگ و اقتصاد خود است. این حق باید به صورت کامل و بدون هیچ محدودیتی به ملل تحت ستم اعطا شود. با تحقق این حقوق، ملل می‌توانند به صورت آزادانه و بدون ترس از سرکوب، آینده‌ای روشن و دمکراتیک برای خود و نسل‌های آینده بسازند.

فریاد دیوارها و نقش شعارهای انقلابی در مبارزات ملت احواز

0

در دل شب‌های تاریک احواز، جایی که دیوارهای شهر زخمی از تاریخ پر درد مردمش است، نوای فریادی برخاسته از عمق جان‌ها به گوش می‌رسد: “سپاه قاتل ملت است”. این فریاد، ندای ملتی است که از ظلم و ستم به ستوه آمده‌اند و اکنون در راه آزادی و عدالت، پرچم قیام برافراشته‌اند.
آری، این جوانان مبارز احوازی هستند که با نوشتن این شعارها بر دیوارهای شهر، پیام مقاومت و ایستادگی خود را به گوش جهانیان می‌رسانند. آنان به دشمن این ملت یادآوری می‌کنند که تا آخرین نفس در مقابل ستمگران فاشیست ایستادگی خواهند کرد و لحظه‌ای از مبارزه باز نخواهند ایستاد.
هر کلمه‌ای که بر دیوارهای زخمی شهر حک می‌شود، داستانی از درد و رنج ملتی است که برای رسیدن به آزادی و کرامت انسانی، سال‌ها مبارزه کرده‌اند. این شعارها نشان‌دهنده‌ی عزم و اراده‌ی جوانانی است که با وجود همه‌ی مشکلات و چالش‌ها، از پای نمی‌نشینند و امید به آینده‌ای روشن دارند.
احواز، تو با این جوانان دلیرت که چون کوه در برابر طوفان ظلم و ستم ایستاده‌اند، به خود ببال. تو شاهد ایستادگی ملتي هستی که با شور و شوقی بی‌پایان، برای رسیدن به آزادی و عدالت می‌جنگد. این جوانان، با قلم و قدم خود، مسیر آزادی را روشن می‌کنند و به ملت عرب احواز امید به روزهای بهتر را می‌بخشند.
ای جوانان احوازی، فریادتان را به گوش جهان برسانید. بگذارید این دیوارهای زخمی، سندی از مبارزات و مقاومت شما باشد. ایستادگی کنید و به یاد داشته باشید که هر شعاری که بر دیوارها حک می‌شود، نوری است که تاریکی را می‌شکند و راه را برای آینده‌ای بهتر هموار می‌کند.
ملت احواز، شما قهرمانانی هستید که تاریخ به شما افتخار خواهد کرد. شما با شجاعت و ایستادگی خود، به همه نشان دادید که هیچ ظلم و ستمی نمی‌تواند اراده‌ی ملت آزادی‌خواه را درهم بشکند. آینده از آن شماست، و هر قدمی که در راه مبارزه برمی‌دارید، گامی به سوی آزادی و عدالت است.

السجين السياسي سيد مختار البوشوكة في سجن شيبان بحاجة لعملية فتق عاجلة

0

سيد مختار البوشوكة نجل سيد محمد،
مواليد 1988 من أبناء مدينة الخلفية الذي أعتقلته الأستخبارات الايرانية في عام 2009 مع شقيقهُ سيد يابر البوشوكة، على خلفية اتهامات باطلة وإيداع هذه التهمة تم أعتقال الشقيقين مع المهندس محمد على العموري مسؤول موسسة (الحوار ) الثقافية ، مع معلمين آخرين من مدينة الخلفية بينهم المعلم هاشم شعباني والمعلم هادي راشدي، الذين تم أعدامهم من قبل الأتسخبارات الأيرانية بأتهام المحاربة

بعد أصدار حكم الأعدام للشقيقين ، سيد مختار وسيد يابر البوشوكة والمهندس محمد علي العموري ، تم تخفيف حكم الإعدام بدرجة واحدة، والحكم عليهما بالسجن المؤبد،
وقد أمضى سيد مختار البوشوكة، الذي اعتقل بتهم باطلة من قبل الأستخبارات الإيرانية في هذه القضية، وتفوت 15 عاماً من سجنه، و لم يحصل على يوم أجازة واحدة حتى الآن،
و سلطات الأمن والأستخبارات الإيرانية ، تخالف إطلاق سراح هذا السجين بأي شكل من الأشكال

السيد ألبوشوكة يعاني من مرض الفتق منذ 4 سنوات، وسجن شيبان لا يوجد به بنية تحتية طبية ويفتقر إلى أطباء من الدرجة الأولى لذلك بقي في سجن شيبان الأحواز دون أي علاج، وبأي حال من الأحوال فإن طلب الإجازة الطبية لهذا السجين مرفوض ومعارض من قبل الأستخبارات الإيرانية ومدعي عام الأحواز،

وقد قام محققو الأستخبارات الإيرانية بتهديد هذا السجين السياسي سيد مختار البوشوكة بعائلته ، مقابل السكوت عن طلب الأجازه ،

وإن هذا السجين متواجد في قسم الخامس السياسي بسجن شيبان الأحواز وحالته المرضية الخطيرة تتطلب إجراء عملية جراحية عاجلة في مستشفى خارج السجن

نقل السجين السياسي محمد منّان الساري من الاستخبارات الي سجن شيبان الأحواز

0

أحوازنا- نُقل السجين السياسي محمد منّان الساري يبلغ من العمر ٣٥ سنة و لدي ٤ أطفال و من أهالي كوت عبدالله حي الشكارة، من استخبارات الحرس الثوري في الأحواز الي سجن شيبان المركزي قسم ثامن يوم أمس .

محمد الساري تم خطفة و اعتقاله من قبل المخابرات قبل عدة شهور و بعد التحقيق في زنزانة المخابرات و التعذيب و التنكيل تم نقله الي السجن المركزي .